۱۳۸۸ دی ۶, یکشنبه

تفکر و اندیشه

تفکر و اندیشه انتزاعی به بهترین وجهی آدمیان را از یکدیگر و از سایر موجودات مجزا می کند.تمدن ها,فرهنگ ها,نظریات علمی,اندیشه های فلسفی و همچنین اختراعات و مصنوعات بشری حاصل نهایت توان فکر و اندیشه بوده است.رنه دکارت فیلسوف معروف فرانسوی ارزش وجودی خود را به تعقل و اندیشه می داند.جمله معروف دکارت که می گفت:"من می اندیشم پس هستم" برای همه ما آشناست.اندیشیدن درنظر این فیلسوف بزرگ آنقدر حائز اهمیت بود که باور داشت آدمی در هرچه شک کند در وجود ذهن و اندیشه نمی تواند شک کند.

مولوی شاعر و عارف بزرگ ایرانی نیز در اهمیت اندیشه چنین می گوید:
ای برادر تو همان اندیشه ای
مابقی تو استخوان و ریشه ای

گرگل است اندیشه ات تو گلشنی
ور بود خاری تو هیمه گلخنی

جان نباشد جز خبر در آزمون
هر که را افزون خبر جانش فزون

جان ما از جان حیوان بیشتر از چه؟
زان رو که فزون دارد خبر

افرادی که توانستند دست به ابتکار بزنند و از خود خلاقیت نشان دهند,می دانند که تفکر عامل بسیار مهمی جهت نیل به مقاصدشان بوده است.نظریات مهم علمی و اختراعات افراد,درنتیجه فکر و اندیشه مداوم حاصل شده است.بی جهت نبوده است که بسیاری از فلاسفه,انسان را حیوان متفکر معرفی کرده اند که مقصود,ارزش نظام فکری نزد این دسته از فلاسفه بوده است.آنان می دیدند که انسان ها توانسته اند با گذر زمان پیشرفت کنند و تکنیک نوینی را به وجود آورند که نتیجه تفکر بالاتری نسبت به گذشته بوده است.
بنابراین در همه حال باید ذهن را به چالش کشاند و حضوری فعال در اندیشیدن داشت.دانایی در همه امور و ارکان زندگی لازم است.نتیجه اندیشه فعال و دانایی, گسترش آگاهی ها و هوشیاری است و بدین طریق جامعه ای فعال,پویا و موفق خواهیم داشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر